روایت شصت و نهم
این روایت یکی از اقوام ماست در لرستان، ایشون دختر خیلی زحمتکشی بود در یکی از روستاهای لرستان. به زور باعث شدن با یک مرد معتاد ازدواج کنه، بعد از یک مدت صاحب دختری شد ولی نتونست دیگه ادامه بده، با هر سختی طلاق گرفت.
وقتی برگشت خونه پدرش بعد از یه مدت با یه آقا آشنا میشه که آدم خوبی هم بوده ولی خانواده مخالفت میکردن و میگفتن برگرده پیش اون آقای معتاد که شوهرش بود. اون پنهانی با اون فرد صیغه محرمیت میخونه به امید اینکه بالاخره موافقت کنند و ازدواج کنه واز اون روستا بره، ولی برادرها و پسر عموش یه روز با همین قانون غیرت با روسری خفهاش کردن و بعد گردنش رو شکستن و مرد.
بعدا مشخص شد که با اون آقا محرم بوده و چیزی هم بینشون اتفاق نیوفتاده. مدتی بعد مادر دختر که شاهد ماجرا بود خودش رو با قرص کشت، چون نمیتونست دخترش رو فراموش کنه.
این روایت یکی از اقوام ماست در لرستان، ایشون دختر خیلی زحمتکشی بود در یکی از روستاهای لرستان. به زور باعث شدن با یک مرد معتاد ازدواج کنه، بعد از یک مدت صاحب دختری شد ولی نتونست دیگه ادامه بده، با هر سختی طلاق گرفت.
وقتی برگشت خونه پدرش بعد از یه مدت با یه آقا آشنا میشه که آدم خوبی هم بوده ولی خانواده مخالفت میکردن و میگفتن برگرده پیش اون آقای معتاد که شوهرش بود. اون پنهانی با اون فرد صیغه محرمیت میخونه به امید اینکه بالاخره موافقت کنند و ازدواج کنه واز اون روستا بره، ولی برادرها و پسر عموش یه روز با همین قانون غیرت با روسری خفهاش کردن و بعد گردنش رو شکستن و مرد.
بعدا مشخص شد که با اون آقا محرم بوده و چیزی هم بینشون اتفاق نیوفتاده. مدتی بعد مادر دختر که شاهد ماجرا بود خودش رو با قرص کشت، چون نمیتونست دخترش رو فراموش کنه.
این پست را در اینستاگرام ببینید
آخرین پست ها
-
داستان فیروز آزاد
-
داستان ناگفته فاطمه صفدری
-
سایههای شک و تردید: داستان تلخ صبا و مسلم
-
داستان زنکشی در میاندوآب
-
زیر آوار: نقش زنان در پس از فاجعه
-
خشونت در ماه رمضان
-
زییا، خفتهای در خاک
-
ای خاک نفرینشده! چند و چند لیلا در آغوش داری؟
-
چرا نرگس زیبا باید بمیرد؟ “من هیچ اعتراضی به او نداشتم”، زنی که او را آتش زد، گفت.
-
Honor Killing in Viry-Châtillon, France: Brothers Beat Their Sister’s Ex-Boyfriend to Death