روایت هفتاد و یکم
من الان ۲۶ سالمه و تو شهر کوچک و دور افتاده زندگی میکنم. ۳ سالم بود مادرم خودکشی کرد و پدرم زن گرفت، البته پدر من همیشه زن رسمی چندتا چندتا میگرفت و در کنارش صیغه میکرد مرتب. بخاطر همین بیمسئولیت بودن ایشون از ۶ سالگی من پیش فامیلهامون بزرگ شدم و با وجودی که فاصله من با پدرم فقط ربع ساعت بود ولی ایشون در ۲۰ سال گذشته حتی یک بار هم از من سراغی نگرفتن.
اینکه با چه سختیهایی بزرگ شدم بماند، اما ۲ سال پیش که تقریبا کارتن خواب شده بودم زنگ زدم پدرم گفتم چند ماه کمکم کن، جا و مکان ندارم، بیپناهم، التماسش کردم فقط ماهی ۱۰۰ هزار تومن، فقط ۱۰۰ هزار تومن بهم قرض بده تا بتونم برم خوابگاهی و برم سرکار پولت رو بهت پس میدم، گوشیش رو روم خاموش کرد، بی پناهتر از همیشه شکایت کردم.
بعد از یک سال که رفتیم شورای حل اختلاف اونجا برای اینکه بهم پول نده بهم گفت: این دختر جندهاس (اونم منی که کوچکترین رابطهای با کسی نداشتم، فقط برای اینکه پول نده بهم تهمت میزد) و به همین خاطر تو رو میکشم و دیهات رو میدم، من اگه تمام بچه هام رو هم بکشم دادگاه فقط دیه میگیره ازم، برو شکایتت رو پس بگیر . التماس شورای حل اختلاف کردم که شهادت بدین که تهدید به مرگم کرده ،همه شون خندیدن گفتن توی عصبانیت یه چیزی گفت جدی نگیر .
اما من همچنان مرتب دارم تهدید به مرگ میشم، چندین بار تهدیدم کرده که «میکشمت و دیهات رو میدم» همین. پدری که حتی یک بار حالم رو نپرسید، حتی نمیدونه چند سالمه، چی میخورم، کجا میرم و دردم چیه، مرتب تهدید به مرگم میکنه اما اینکه به چه گناهی؟ و به چه جرأتی؟ برام سواله.
من الان با بدبختی و زجر بسیار خدا رو شکر تونستم برم سرکار خوبی ولی پدرم در به در دنبال آدرسم هست که یا باج و پول زور بگیره ازم یا به سرنوشت رومینا دچارم کنه.
من الان ۲۶ سالمه و تو شهر کوچک و دور افتاده زندگی میکنم. ۳ سالم بود مادرم خودکشی کرد و پدرم زن گرفت، البته پدر من همیشه زن رسمی چندتا چندتا میگرفت و در کنارش صیغه میکرد مرتب. بخاطر همین بیمسئولیت بودن ایشون از ۶ سالگی من پیش فامیلهامون بزرگ شدم و با وجودی که فاصله من با پدرم فقط ربع ساعت بود ولی ایشون در ۲۰ سال گذشته حتی یک بار هم از من سراغی نگرفتن.
اینکه با چه سختیهایی بزرگ شدم بماند، اما ۲ سال پیش که تقریبا کارتن خواب شده بودم زنگ زدم پدرم گفتم چند ماه کمکم کن، جا و مکان ندارم، بیپناهم، التماسش کردم فقط ماهی ۱۰۰ هزار تومن، فقط ۱۰۰ هزار تومن بهم قرض بده تا بتونم برم خوابگاهی و برم سرکار پولت رو بهت پس میدم، گوشیش رو روم خاموش کرد، بی پناهتر از همیشه شکایت کردم.
بعد از یک سال که رفتیم شورای حل اختلاف اونجا برای اینکه بهم پول نده بهم گفت: این دختر جندهاس (اونم منی که کوچکترین رابطهای با کسی نداشتم، فقط برای اینکه پول نده بهم تهمت میزد) و به همین خاطر تو رو میکشم و دیهات رو میدم، من اگه تمام بچه هام رو هم بکشم دادگاه فقط دیه میگیره ازم، برو شکایتت رو پس بگیر . التماس شورای حل اختلاف کردم که شهادت بدین که تهدید به مرگم کرده ،همه شون خندیدن گفتن توی عصبانیت یه چیزی گفت جدی نگیر .
اما من همچنان مرتب دارم تهدید به مرگ میشم، چندین بار تهدیدم کرده که «میکشمت و دیهات رو میدم» همین. پدری که حتی یک بار حالم رو نپرسید، حتی نمیدونه چند سالمه، چی میخورم، کجا میرم و دردم چیه، مرتب تهدید به مرگم میکنه اما اینکه به چه گناهی؟ و به چه جرأتی؟ برام سواله.
من الان با بدبختی و زجر بسیار خدا رو شکر تونستم برم سرکار خوبی ولی پدرم در به در دنبال آدرسم هست که یا باج و پول زور بگیره ازم یا به سرنوشت رومینا دچارم کنه.
این پست را در اینستاگرام ببینید
آخرین پست ها
-
Honor killing in Mashhad, Iran: 17-year-old kills his sister
-
داستان فیروز آزاد
-
داستان ناگفته فاطمه صفدری
-
سایههای شک و تردید: داستان تلخ صبا و مسلم
-
داستان زنکشی در میاندوآب
-
زیر آوار: نقش زنان در پس از فاجعه
-
خشونت در ماه رمضان
-
زییا، خفتهای در خاک
-
ای خاک نفرینشده! چند و چند لیلا در آغوش داری؟
-
چرا نرگس زیبا باید بمیرد؟ “من هیچ اعتراضی به او نداشتم”، زنی که او را آتش زد، گفت.