روایت چهل و یکم
از وقتی یادم میاد از پدر متنفر بودم و دوسش نداشتم. از وقتی که یادم میاد سر هر چیز کوچیکی حساسیتهای شدید و واکنش نشون میداد. چه آسیب روانی چه جسمی. دختر بچهای که اصلا حتی نمیفهمه فرق پسر و دختر چیه چرا باید تنبیه بشه؟ شکاک بودن بیش از حد در حالی که اصلا موضوعی برای شک هیچوقت وجود نداشت، سیلیهای بیمورد، حرفهای زشت و نامربوط، تهدیدهای سخت، ترس و اضطرابی که که از بچگی توی وجودم آورد و بیزاریه شدید از جنس مخالف.
حالا فکر میکنم همجنسگرا هستم و هیچوقت نمیتونم با هیچ پسری ارتباط برقرار کنم. این فشار ها علاوه بر خودم روی مادر و خواهرانم هم بوده و دیدن آسیب اونها سختی رو چند برابر میکرد. وقتهایی که من حتی به پسری نگاه هم نمیکردم اما اون پسر به من نگاه میکرد من تنبیه میشدم، خیلی حرفا و کتک ها...
من فقط امیدوارم یک روزی بتونم به جایی برسم و به تموم دخترایی که زیر دست چنین مردایی هستن کمک کنم. نجاتشون بدم و این حق آسیب رسوندن به زنها رو از تموم مردها بگیرم.
از وقتی یادم میاد از پدر متنفر بودم و دوسش نداشتم. از وقتی که یادم میاد سر هر چیز کوچیکی حساسیتهای شدید و واکنش نشون میداد. چه آسیب روانی چه جسمی. دختر بچهای که اصلا حتی نمیفهمه فرق پسر و دختر چیه چرا باید تنبیه بشه؟ شکاک بودن بیش از حد در حالی که اصلا موضوعی برای شک هیچوقت وجود نداشت، سیلیهای بیمورد، حرفهای زشت و نامربوط، تهدیدهای سخت، ترس و اضطرابی که که از بچگی توی وجودم آورد و بیزاریه شدید از جنس مخالف.
حالا فکر میکنم همجنسگرا هستم و هیچوقت نمیتونم با هیچ پسری ارتباط برقرار کنم. این فشار ها علاوه بر خودم روی مادر و خواهرانم هم بوده و دیدن آسیب اونها سختی رو چند برابر میکرد. وقتهایی که من حتی به پسری نگاه هم نمیکردم اما اون پسر به من نگاه میکرد من تنبیه میشدم، خیلی حرفا و کتک ها...
من فقط امیدوارم یک روزی بتونم به جایی برسم و به تموم دخترایی که زیر دست چنین مردایی هستن کمک کنم. نجاتشون بدم و این حق آسیب رسوندن به زنها رو از تموم مردها بگیرم.
این پست را در اینستاگرام ببینید
آخرین پست ها
-
Honor killing in Mashhad, Iran: Young woman murdered by her husband
-
Honor killing in Mashhad, Iran: 17-year-old kills his sister
-
داستان فیروز آزاد
-
داستان ناگفته فاطمه صفدری
-
سایههای شک و تردید: داستان تلخ صبا و مسلم
-
داستان زنکشی در میاندوآب
-
زیر آوار: نقش زنان در پس از فاجعه
-
خشونت در ماه رمضان
-
زییا، خفتهای در خاک
-
ای خاک نفرینشده! چند و چند لیلا در آغوش داری؟