روایت سی و چهارم
من تو یه خانواده بزرگ شدم که همیشه شاهد بیرون کردن منو مادرم و برادرام از خونه بودیم، همیشه هم کتکمون میزد. برادرامم بزرگ تر که شدن دونه دونه جلو پدرم قد علم کردن اما باعث شد که همیشه به من از بچگی بگن جنده، منی که هیچی از این چیزا نمیدونستم.
هیچوقت اجازه نداشتم جایی برم، کاملا محدود بودم و هستم. ۱۵سالم که شد با یه پسر آشنا شدم و عین پدر و برادرام همیشه منو اذیت میکرد تا اینکه یه روز اونقدر منو تهدید کرد که به داداشات میگم چه دختر هرزه ای دارن، من از ترس اینکه بکشنم مجبور شدم از خونه فرار کنم.
با هر طریقی بود منو برگردندن خونه، بدون هیچ کتکی، اما پدرم به برادرام گفته بود که ببرین از کوه پرتش کنین پایین که هم اونا رو بندازه زندان هم من بمیرم، که مادرم نذاشت و گفته بود اگه بلایی سر من بیارن ازشون شکایت میکنه. اما الانم که۲۳سالمه اجازه ندارم با دوستام برم جایی همیشه گوشیم رو چک میکنن و هر روز انگ هرزه بهم میچسبونن و حتی نمیتونم اونجوری که دلم میخواد لباس بپوشم.
من تو یه خانواده بزرگ شدم که همیشه شاهد بیرون کردن منو مادرم و برادرام از خونه بودیم، همیشه هم کتکمون میزد. برادرامم بزرگ تر که شدن دونه دونه جلو پدرم قد علم کردن اما باعث شد که همیشه به من از بچگی بگن جنده، منی که هیچی از این چیزا نمیدونستم.
هیچوقت اجازه نداشتم جایی برم، کاملا محدود بودم و هستم. ۱۵سالم که شد با یه پسر آشنا شدم و عین پدر و برادرام همیشه منو اذیت میکرد تا اینکه یه روز اونقدر منو تهدید کرد که به داداشات میگم چه دختر هرزه ای دارن، من از ترس اینکه بکشنم مجبور شدم از خونه فرار کنم.
با هر طریقی بود منو برگردندن خونه، بدون هیچ کتکی، اما پدرم به برادرام گفته بود که ببرین از کوه پرتش کنین پایین که هم اونا رو بندازه زندان هم من بمیرم، که مادرم نذاشت و گفته بود اگه بلایی سر من بیارن ازشون شکایت میکنه. اما الانم که۲۳سالمه اجازه ندارم با دوستام برم جایی همیشه گوشیم رو چک میکنن و هر روز انگ هرزه بهم میچسبونن و حتی نمیتونم اونجوری که دلم میخواد لباس بپوشم.
این پست را در اینستاگرام ببینید
آخرین پست ها
-
Honor killing in Mashhad, Iran: Young woman murdered by her husband
-
Honor killing in Mashhad, Iran: 17-year-old kills his sister
-
داستان فیروز آزاد
-
داستان ناگفته فاطمه صفدری
-
سایههای شک و تردید: داستان تلخ صبا و مسلم
-
داستان زنکشی در میاندوآب
-
زیر آوار: نقش زنان در پس از فاجعه
-
خشونت در ماه رمضان
-
زییا، خفتهای در خاک
-
ای خاک نفرینشده! چند و چند لیلا در آغوش داری؟