روایت چهل و نهم
همیشه هم خشونت ها فقط از خانواده نیست، من یک خانواده خیلی خوب دارم که همیشه در کنارم بودن و هرگز هیچ خشونت ندیدم. پدر و مادرم همیشه حتی اگه بدترین اشتباه رو میکردیم به جای کتک و دعوا با خوبی باهامون برخورد میکردن و هنوزم همینطورن. تو دوران مدرسه همیشه همکلاسی هام حسرت اینو داشتن که مادر پدرشون اینقدر با درک و با شعور باشن.
همیشه هر موقع که میخواستیم، اجازه داشتیم بریم حتی تنهایی مسافرت بریم و رابطه ی پدر و مادرم با هم پر از احترام و دوستی و اعتماد بود. همیشه ارزوی اینو داشتم با مردی ازدواج کنم شبیه پدرم باشه. تو سن کم ازدواج کردم و خانواده همسرم رو میشناختیم ،همسرم اوایل خوب بود، بعد از مدتی خودِ واقعیش رو نشون داد. همیشه شک داره و بهم تهمت میزنه ،حق ندارم دوستی داشته باشم و باهاشون بیرون برم،حق ندارم کافه برم، کلا جایی که پسر باشه حق ندارم حضور داشته باشم. خونه ی فامیل نباید برم،اگه شبها وقتی اون خوابه گوشیم رو چک کنم یا با گوشی بازی کنم بهم میگه با کی چت میکنی.
هر وقتم دعوامون میشه بدترین فحش ها رو به من و مادر و خواهرم و گاهی پدرم میده،جلو خانوادش همیشه کوچیکم میکنه و بی احترامی میکنه، گاهی بعدش میاد معذرت خواهی میکنه ولی نمیفهمه که با حرفا و تهمت های اون من ارزوی مرگ دارم. من نه قبل از ازدواج و نه بعد از ازدواج هیچرابطه ای با مردی رو نداشتم و تنها تجربه ی رابطه رو با همسرم داشتم، اونم شاید مدت ۱.۲ماه فقط تلفنی صحبت میکردیم، اینم بگم همسرم سر کار نمیره و از اول ازدواج تا به الان همیشه خرج زندگی ما رو خانوادم دادن ولی هیچوقت حتی به روشم نیاوردم.
گاهی اوقات که پول بیشتری میخواست منو کتک میزد که از خانوادم بگیرم ،خانوداه خودش هیچوقت بهش کمکی نکردن، بلکه وقتایی که شوهرم زیاد داشت ازش پولم میگرفتن ،من تازه الان متوجه شدم که چقدر این رابطه مرخرفه و ازدواج ما اشتباه بوده. همیشه وقتی باهاش صحبت میکردم که درست شه میگفت همینه که هست ناراحتی جدا شو. درسته دیر متوجه شدم ولی الان داریم واسه طلاق اماده میشیم و مطمئنم زندگی خوبی در انتظارمه ،من هنوز ۲۶سالمه و همسرم۳۰سال امیدوارم اونم خوشبخت شه. همسرم اجازه نداد حتی درسم رو ادامه بدم چون دانشگاه پسر هم بود. کاش همچین مردایی هرگز ازدواج نکنن چون فقط طرف مقابل رو بدبخت میکنن، همیشه میخواست کارهای بدش رو توجیه کنه، میگفت من به تو اعتماد دارم به جامعه اعتماد ندارم.
همیشه هم خشونت ها فقط از خانواده نیست، من یک خانواده خیلی خوب دارم که همیشه در کنارم بودن و هرگز هیچ خشونت ندیدم. پدر و مادرم همیشه حتی اگه بدترین اشتباه رو میکردیم به جای کتک و دعوا با خوبی باهامون برخورد میکردن و هنوزم همینطورن. تو دوران مدرسه همیشه همکلاسی هام حسرت اینو داشتن که مادر پدرشون اینقدر با درک و با شعور باشن.
همیشه هر موقع که میخواستیم، اجازه داشتیم بریم حتی تنهایی مسافرت بریم و رابطه ی پدر و مادرم با هم پر از احترام و دوستی و اعتماد بود. همیشه ارزوی اینو داشتم با مردی ازدواج کنم شبیه پدرم باشه. تو سن کم ازدواج کردم و خانواده همسرم رو میشناختیم ،همسرم اوایل خوب بود، بعد از مدتی خودِ واقعیش رو نشون داد. همیشه شک داره و بهم تهمت میزنه ،حق ندارم دوستی داشته باشم و باهاشون بیرون برم،حق ندارم کافه برم، کلا جایی که پسر باشه حق ندارم حضور داشته باشم. خونه ی فامیل نباید برم،اگه شبها وقتی اون خوابه گوشیم رو چک کنم یا با گوشی بازی کنم بهم میگه با کی چت میکنی.
هر وقتم دعوامون میشه بدترین فحش ها رو به من و مادر و خواهرم و گاهی پدرم میده،جلو خانوادش همیشه کوچیکم میکنه و بی احترامی میکنه، گاهی بعدش میاد معذرت خواهی میکنه ولی نمیفهمه که با حرفا و تهمت های اون من ارزوی مرگ دارم. من نه قبل از ازدواج و نه بعد از ازدواج هیچرابطه ای با مردی رو نداشتم و تنها تجربه ی رابطه رو با همسرم داشتم، اونم شاید مدت ۱.۲ماه فقط تلفنی صحبت میکردیم، اینم بگم همسرم سر کار نمیره و از اول ازدواج تا به الان همیشه خرج زندگی ما رو خانوادم دادن ولی هیچوقت حتی به روشم نیاوردم.
گاهی اوقات که پول بیشتری میخواست منو کتک میزد که از خانوادم بگیرم ،خانوداه خودش هیچوقت بهش کمکی نکردن، بلکه وقتایی که شوهرم زیاد داشت ازش پولم میگرفتن ،من تازه الان متوجه شدم که چقدر این رابطه مرخرفه و ازدواج ما اشتباه بوده. همیشه وقتی باهاش صحبت میکردم که درست شه میگفت همینه که هست ناراحتی جدا شو. درسته دیر متوجه شدم ولی الان داریم واسه طلاق اماده میشیم و مطمئنم زندگی خوبی در انتظارمه ،من هنوز ۲۶سالمه و همسرم۳۰سال امیدوارم اونم خوشبخت شه. همسرم اجازه نداد حتی درسم رو ادامه بدم چون دانشگاه پسر هم بود. کاش همچین مردایی هرگز ازدواج نکنن چون فقط طرف مقابل رو بدبخت میکنن، همیشه میخواست کارهای بدش رو توجیه کنه، میگفت من به تو اعتماد دارم به جامعه اعتماد ندارم.
این پست را در اینستاگرام ببینید
آخرین پست ها
-
Honor killing in Bojnoord, Iran: Young woman murdered by Her Husband
-
Mother of ten beaten to death in front of her children by husband in Berlin
-
Honor killing in Sanandaj, Iran: Woman murdered by her husband
-
Afghan girl killed because she wanted to live a free life
-
Attempted honor killing or relationship conflict in Uden, Netherlands: Father (59) stabs daughter (38) on the street
-
Honor killings in Iranshahr, Iran: Teenage boy and girl murdered
-
Femicide in Piranshahr, Iran: Young woman burned alive by her husband
-
پلیسهای بدنام زایست، هلند، کلاهبرداریها، اخاذی، ازدواج اجباری و یک قتل ناموسی را پوشش میدهند، در حالی که همکاران، روزنامهنگاران دوست و قضات آنها را تحسین میکنند و سرپرستان به جای دیگری نگاه میکنند.
-
Life sentence for Somali refugee who killed his pregnant girlfriend in Sweden
-
Two men arrested for murder Ryan al Najjar (18)