روایت بیستم
روایت بیستم از سمت پدرم چیزی به اسم محدود کردن، ناموس پرستی، غیرت وجود نداشت. و خنده دارش اینه که خشونتی که من باهاش روبرو شدم از سمت مادرم بود…
Honorviolence.ir
به یاد قربانیان، نمی گذاریم مرگ آنها بدون مجازات بماند!
روایت بیستم از سمت پدرم چیزی به اسم محدود کردن، ناموس پرستی، غیرت وجود نداشت. و خنده دارش اینه که خشونتی که من باهاش روبرو شدم از سمت مادرم بود…
روایت هفتاد و پنجم پدرم آدم تحصیل کردهی خارج کشور رفتهایه، اما امان از طرز فکرهای مسخره که دامن آدم رو بگیره. یادمه توی راهنمایی پدر مادرم خیلی دعوا داشتن،…
روایت بیست و یکم سیزده سالم بود که یکی از پسرای محله امون که ازم خوشش میاومد به همه گفته بود که با منه و این به گوش پدرخوانده رسیده…